سلام دوست خوبم!سلام تنهای زیبایم.وقتی به گذشته ام فکرمیکنم میبینم که چقدرازتوغافل بودم!چه روزها که بخاطرسختیهای زندگی تحت فشاربودم و قدرت بینهایت تورا فراموش کردم.دنبال غیرتو بودم وخواستارمحبتهای آنها و تورا که مهربانترین مهربانان وآفریینده ی عشق بودی فراموش کردم.توگنج نهانی درکنارم بودی ومن به دنبال دنیایی ناچیزو تمام شدنی بودم.چه شبها که ازناامیدی گریه میکردم درحالی که همه چیز دست تو بودهمه چیزتحت سلطه وامر تو که بایک اراده،موجودش کنی...آه که چقدر ازتو دوربودم وحال که آن روزهای سخت گذشته ام سپری شده واوضاع زندگی ام بهترشده میبینم که دل نگرانی هایم بیهوده بودافسوس وحسرت میخورم که بایدبه تواعتمادی بیشترمیکردم واینهمه بی تابی نمیکردم هرچندکه د...